سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :20
بازدید دیروز :1
کل بازدید :16020
تعداد کل یاد داشت ها : 31
آخرین بازدید : 04/2/17    ساعت : 1:46 ص


از مهم‌ترین مسائل اعتقادی، بحث توحید و اثبات وجود خداوند متعال است که همواره علمای اسلامی سعی نموده‌اند آن را به بهترین وجه و با مستدل‌ترین براهین اثبات نمایند. در این مقاله می‌کوشیم به بررسی این موضوع بپردازیم.


قله کوه
خداوند، برهان، اثبات!

کلیه براهین خداشناسی را به سه قسم تقسیم کرده‌اند:

اول، در دسته‌ای از براهین، راه رهرو و هدف از یکدیگر تفکیک می‌شوند. در واقع باید دانست که در هر حرکت فکری و سیر عقلانی سه چیز یعنی سالک، مسلک و مقصد (یا رهرو و راه و هدف) مطرح است. برخی از براهین خداشناسی که این سه موضوع از یکدیگر جدا می‌شوند عبارتند از برهان حرکت، برهان نظم و برهان حدوث.

برهان نظم برهانی طبیعی و یا فلسفی است زیرا اگر مراد از حرکت، حرکت جوهری باشد برهان فلسفی است و اگر حرکت در اعراض باشد، برهان طبیعی است. برهان نظم برهانی علمی است و برهان حدوث برهانی کلامی به شمار می‌رود. سالک نیز کسی است که اقامه برهان می‌کند و مسلک و یا راه، خود برهان و مقصد اثبات خداوند متعال است. بنابراین هر سه امر به حسب خارج از یکدیگر تفکیک می‌شوند. به طور کلی تمامی براهینی که در آن‌ها برای اثبات وجود خدا از آیات آفاقی استفاده می‌شوند این چنینند.

اگر پیشرفت در برهان صدیقین را کاستن از مقدمات فلسفی بلکه حذف آن‌ها بینگاریم، باید اعتراف کنیم که علامه طباطبائی (ره) بر اوج قله بلند برهان صدیقین گام نهاده و فاتح این قلّه است

ادامه مطلب...



      

براهین وجود خدا (10)

خدا

یکی از براهین معروفی که برای اثبات وجود خدا بکار رفته است برهانی است که متکلم قرون وسطایی قدیس آنسلم مطرح کرده است. این برهان بعدها به نام برهان وجودشناختی معروف شد. این برهان تقریرهای مختلفی شده است و حتی توسط خود آنسلم دچار اصلاحاتی گردید. در این نوشته کوتاه از این اختلاف نظرها عبور می کنیم تا ذهن خواننده با انباشتن مسائل اختلافی دچار سردرگمی نشود. این برهان ساختار ساده ای دارد. من قدم به قدم به مقدمات آن می پردازم و شما نیز در حین خواندن همین نوشته کوتاه می توانید با تصور مقدمات آن به نتیجه برسید. آنسلم در ابتدای کتاب خود می گوید: «با چه نشانه هایی، با چه صورت هایی می توانم در طلب تو (خدا) باشم؟» شما نیز می توانید با پیگیری همین پرسش برهان او را مورد مطالعه قرار دهید.

ادامه مطلب...



      

 

لا حول و لا قوة الا بالله/ ما شاء الله و لا قوة الا به

لاحول ولا قوة الا بالله

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای

 

 نبرّد رگی تا نخواهد خدای

 

  (فردوسی)

اعتقاد به توحید افعالی بیانگر این عقیده است که جهان هستی تنها یک فاعل حقیقی دارد. بنابر توحید افعالى جهان و هر چه در آن است [از جمله افعال انسانی و ...] فعل خدا و ناشى از اراده اوست. خداوند نه در ذات شریک دارد و نه در فاعلیت (در مقام تاثیر و علیّت). اعتقاد به هر قدرتی غیر از قدرت خداوند مستلزم اعتقاد به شریک بودن آن موجود با خدا در استقلال و در فاعلیت است و استقلال در فاعلیت، مستلزم ‏استقلال در ذات است و با توحید ذاتى منافى است، و به طریق اولی با توحید افعالى ناهمساز است.

ادامه مطلب...



      

آیت الله سبحانی

آنچه می‌خوانید نوشتاری است به قلم حضرت آیت‌الله سبحانی در پاسخ به اظهارات الحادی استفان هاوکینگ فیزیکدان انگلیسی.

استفان هاوکینگ، فیزیکدان مشهور انگلیسی در کتاب پرفروش «سرگذشت زمان» که سال 1988منتشر کرده بود نقش خالق در ایجاد کهکشان‌ها را صریحا رد نکرده بود، اما سال 2008در کتاب خود با عنوان «طرح بزرگ» مدعی شد که نظریه انفجار بزرگ نه‌تنها به خواست خدا نیست، بلکه نتیجه اجتناب‌‌ناپذیری از قوانین فیزیک است.

متن این نوشتار به شرح ذیل است:

آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند؟

علومی که انسان با آن سر و کار دارد، بر دو نوع تقسیم می‌شوند:

1. علم مادی و تجربی، علمی است که می‌توان موضوعات آن را در آزمایشگاه تجربه کرد و آثار آن را به دست آورد و با نظم و نظام آن آشنا شد. این نوع از علوم فقط می‌تواند در مسائل مادی، قضاوت و داوری کند و بگوید فلان مولکول از چند عنصر تشکیل شده و یا مثلاً عنصر فلانی در آن موجود نیست. این نوع داوری از او پذیرفته می‌شود. چرا؟ چون آزمایش و آزمایش کننده، و مورد آزمایش همگی از سنخ واحدی هستند یعنی ماده و مادی می‌باشند.

ادامه مطلب...



      

نظم و انضباط ، لازمه زندگی


فکر انسان هم گاهی سبک بار است گاهی دارای باری با  وزن متوسط است و گاهی دارای باری است با وزن زیاد؛ وقتی انسان می‌خواهد با فکر خویش خدا را اثبات کند باید راهی را انتخاب کند که مناسب فکر و اندیشه اوست.


مقدمه

ممکن است هنگامی که در خلوت خویش به مسائل مهم می‌اندیشید و یا پس از برخورد با برخی از دوستان، همکاران و اطرافیان خود که عقایدی مخالف عقیده شما دارند؛ بارها از خود بپرسید چگونه می‌توانم وجود خدا را برای خویش اثبات کنم و یا با چه روشی می‌توانم به دیگرانی که خدا را باور ندارند اثبات کنم که این عالم، خداوندی دارد و ممکن نیست به صورت اتفاقی به وجود آمده باشد. بهتر است نگران این مساله نباشید و بدانید دانشمندان دینی برای اثبات وجود خدا راه‌های متعددی بیان کرده‌اند مانند: برهان فطرت، برهان امکان، برهان ضرورت و وجوب و...[1] این نوشته در پی بیان یکی از آن راه‌ها است که شما با هر سطح علمی می‌توانید به سادگی از آن استفاده کرده، با دیگران نیز وارد گفت و گو شوید. نام این راه «برهان نظم» است.

  ادامه مطلب...



      


در چند مقاله ی سابق به بررسی برخی از ادله ی عقل و برهانی بر وجود خداوند متعال پرداختیم. اکنون در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم که حقیقت خداوند چیست؟!


الله خدا
خدا چیه؟

شاید یکی از سؤالهای مهم پس از آن که از بود و نبود چیزی پرسید آن باشد که از حقیقت و چیستی آن بپرسد. ما می دانیم خدا هست و وجود دارد و برخی از ادله ی عقل و شهودی آن را نیز می دانیم که برای علاقمندان توصیه می کنیم به برخی از مقالات قبلی مراجعه فرمایند:

مقالات مرتبط:

1- خدا هست؟!

2- راههای بی شمار!

3- جسم نیست!

 

4- نمی بینم پس نیست!

حال سؤال این است خدا چیست؟ به بیان دیگر حقیقت ذات خداوند چیست؟ آیا اساساً ما می توانیم از حقیقت خدا اطلاع پیدا کنیم؟! آیا اصلاً تا به حال چنین چیزی به نظر شما رسیده است که خدا چیه؟!!

ادامه مطلب...



      

 

برهان نظم

یا الله

برهان نظم از قدیمی ترین براهین اثبات وجود خداست. آدمیان از قدیم الایام با مشاهده پدیده های منظم و هماهنگ به این فکر می افتادند که این نظم  و هماهنگی موجودات معلول چیست. آیا خود اجزاء با همکاری یکدیگر این نظم را پدید آورده اند یا این که ناظمی حکیم و با تدبیر، چنین ساختار منظمی را پدید آورده است. این برهان در فرهنگ غربی برای اثبات وجود خدا استفاده می شده ولی در میان فیلسوفان اسلامی این برهان نه برای اثبات وجود خدا بلکه برای اثبات اوصاف الهی استفاده شده است. کانت (از بزرگترین فیلسوفان غربی) معتقد است برهان نظم این شایستگی را دارد که همواره با احترام از آن نام برده شود. این برهان قدیمی ترین، روشن ترین و شهود متعارف آدمی و مناسب ترین برهان است. جهان آنچنان نظمی در برابر ما می گشاید که در برابرش حیران می شویم و زبان از توصیف این تعداد شگفتی های بسیار بزرگ عاجز است.(1) 

این استدلال بطور خلاصه چنین است:

مقدمه اول (صغری): عالم منظم است.

مقدمه دوم (کبری): هر منظمی دارای ناظم است.

نتیجه: عالم دارای ناظم است.

بیان تفصیلی این استدلال:

مقدمه (1): موجودات طبیعی هدفمند عمل می کنند یعنی از نظام خاصی تبعیت می کنند(چرا که همیشه یا غالباً به شیوه واحد برای رسیدن به هدف عمل می کنند). در جای جای جهان نشانه های واضحی از نظم وجود دارد.

مقدمه (2): موجودات فاقد علم(مثل موجودات طبیعی) نمی توانند به سوی غایت حرکت کنند مگر این که توسط موجود هوشمند دیگری هدایت شوند.

پدید منظم پدیده ایست که اجزاء آن در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته باشند که در مجموع هدف مشخصی را تعقیب کند

ادامه مطلب...



      




+ دانستن جرم کمی نیست وقتی که… بدانی و عمل نکنی… بدانی و بگذری… بدانی و نادیده بگیری… بدانی و بشکنی…

+ حـــکایـت زنـــدگی مـا شـده مــثـل دکــمـه ی پـــیـراهـن اولــی رو کـه اشــتـبـاه بـــسـتی ، تــا آخـــرش اشـــتـبـاه مـــیـری ! بــــدبـخـتـی ایــنـه کـه ؛ زمــانی بـه اشـــتـبـاهـت پـــی می بـری کـه رســیـدی بـه آخــــرش

+ تا حالا شده جوری تنهابشی که آرزوی مرگت را بکنی

+ تـلــخ ... مـثــِ ایـنـه فراموش بشے.. مـثــِ ایـنـه فراموش کـُـنی.. مـثــِ ایـنـه فرامــوش کنی فرامـوش شدی....

+ اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید… با گریه قسمم داد “توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن” صداش توگوشمه هنوز ! اما من هنوزم که هنوزه دارم میکشم… آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت…

+ با ” یکى بـودیکى نـبود ” شــروع میشوداین قصــه … با ” یکى ماند ، یکى نماند ” تمـام ! یکى مــن بودم یا تو، مهم نیسـت … مـهم قصه ایست کــه تمام میشود !

+ ما آدم معمولیا وقتی دلمون میگیره میریم لب پنجره با یه لیوان چایی خیره میشیم به دور دستا، احساس آرامش می کنیم... سلامتی ما معمولیا که نه "آرزوی" کسی هستیم و نه "آویزون" کسی...!

+ منو تــــو حتی در دلتنگی هایمان هم شبیه هـــم نیستـــیم ، تو جای مــرا با او پـــر می کنی من جای خــودم را بـــا تــــــو....

+ اگــــــــر مـــے بــیــنــــے هــنـــــــوز تــنــهــــــام ... بـــــــہ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !! مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛ مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــہ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !!

+ این روزهایم به تظاهر میگذرد ... تظاهر به بی تفاوتی... تظاهر به بی خیالی ... تظاهر به شادی... به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست ... اما... چه سخت میکاهد از " جانم " این نمایش...





[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]